دوشنبه
۷ فروردین ۱۳۹۶
سیب
از درخت
فرو افتاد
و من
به جاذبهی
تو اندیشیدم
علفهای
نورسته
به جا نمیآورند
درختان کهن
را
از شکاف در
هم سوز میآید
هم نور ماه
بسیاری عاشق
بسیاری
معشوق
عاشق و
معشوق
انگشتشماری
گلهای
صحرایی را
نه کس
بویید
نه کس چید
نه کس
فروخت
نه کس خرید
وقتی
آمد...
آمد
وقتی
بود...
بود
وقتی
رفت...
بود
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
پاسخحذفگوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش